ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

با سلام و خسته نباشین.
ببینین در مورد قهر همسرم همه راهایی که نوشته بودینو من قبلا امتحان کردم تاثیر نداره من اول اشناییمون بهش گفتم هیچ وقت قهر نکنیم قهر زندگیرو از هم میپاشونه ولی اون همیشه مثل دختر بچه ها قهر نیکنه جالب اینجاست که اگه اشتباه از خودشم باشه بازم قهر میکنه ولی بعد یه هفته ده روز خودش میاد اشتی میکنه اینار اشتباه از من بود منم فوری فهمیدم سر چی قهر کرده و به قول شما ناراحتیشو ابراز کرد و منم اشتباهمو پذیرفتم و گفتم قهر نکن البته بماند که تهدیدشم کردمو گفتم حالا که لحبازی میکنی من هیچ وقت پا پیش نمیذارم اخه چیکار کنم خسته شدم از بس قهر میکنه و من باید نازشو بگشم چنبار گفتم بیا قهر نکنیم قیافه نگیر اهمیت نمیده حتی گفتم کسی که قهر کنه مجازات داره و باید به اونیکی پاداش بده و این حرفا ولی تاثیر نداشت نمیدونم چیکار کنم که حرفام ارزش داشته باشه کلا به حرفام بها نمیده میدونین این شکاکیت منم باعثش خودش بود انقدر دروغای ریز و درش گفت و انقدر بدقولی کرد که الان هر وقت حرفی میزنه احتمال میدم پشتش یه دروغی هست یا وقتی قولی میده میگم بازم زبرش میزنه میگم انقدر ازبنو اون تعریف کرده که میگم یه روز از چشش میفتم و بهم خیانت میکنه اصلا شک میکنم دوسم داشته باشه.من کلا رو صداقت خیلی حساسم نمیدونم چرا الکی حرفامو قبول میکنه و دروغ میگه اینجوری نتیجه کوتاه مدت میگبره اخه ولی بعد که دروغ فاش میشه وضعیت بدتر میشه چجوری باهاش صحبت کنم؟


مشاور (علی محمد صالحی)

عرض سلام و احترام مجدد.
الان شما رو شناختم، شما همون شوهر گرامی! هستی؛ یعنی همونی که همسرت رو شوهر گرامی خطاب میکردی. دفعه قبل نشناختم. آخه نگفتی شوهر گرامی!!! ... .
در هر صورت ایندفعه از مسائل گذشته، عبور کردی و تنها روی یک موضوع (قهر کردن) تاکید کردی، که اقدام خوبیه. همونطور که قبلا گفتم علت اینکه شوهرت خیلی قهر میکنه، میتونه بخاطر مسائل مختلفی باشه. مثلا یکیش بخاطر سبک تربیتی پدر و مادرشه، قبلا گفتی خیلی اونو لوسش کردن، اگر واقعا اینطور بوده و از کودکی به اون بیش از اندازه توجه و محبت شده و بقول تو لوس بار اومده، خودِ این سبک تربیتی یک دلیل اساسی برای قهر کردن اونه. یعنی احتمالا در کودکی توجه و محبت زیادی به او میکردن، و هر وقت هم چیزی بر خلاف خواسته او بوده یا میخواسته به چیزی برسه ولی پدر – مادرش مخالفت میکردن، او قهر میکرده و بعدش والدینش کوتاه میمودن و خواسته اونو برآورده میکردن، یعنی از کودکی یاد گرفته که هر وقت چیزی برخلاف خواسته و میل او بود، از طریق قهر کردن میتونه اون مسئله رو تغییر بده و به خواسته و میل خودش برسه، یعنی این روش و سبک در وجود او درونی شده. و وقتی کسی یک سبک رفتاری براش عادت شد و در وجودش درونی شد و از اون طریق تشویق دریافت کرد (یعنی به خواستش رسید)، دیگه براحتی نمیشه اون سبک و عادت رو، در وجود این فرد تغییر داد، و بصِرف گفتن اینکه «هیچ وقت قهر نکنیم قهر زندگیرو از هم میپاشونه»، طرف مقابل تغییر نمیکنه یا نمیتونه براحتی تغییر کنه، چون این رفتار براش تبدیل به یک عادت و سبک رفتاری شده، و عادتها هم با گفتن این که این کار رو نکن، ترک نمیشن و بقول خودت تاثیر ندارن. ترک عادت مراحلی داره که کسی که بخواد یک عادتی رو ترک کنه اون مراحل رو یکی یکی انجام میده؛ و با وجودی که همسرت باید با این مراحل آَشنا بشه و انجام بده، من اجمالا چهار مرحله ترک عادت رو میگم: مرحله اول؛ خودآگاهی و توجه به ضررها و خسارت های ناشی از انجام عادت بد. مرحله دوم؛ سعی کنید حال تان از خودتان به هم بخورد! تا وقتی حالمان از این عادت بد به هم نخورد موفق به ترک آن نخواهیم شد. مرحله سوم؛ تصور نتایج مطلوب به دست آمده، پس از ترک عادت بد. مرحله چهارم؛ عملی کردن تصمیم برای ترک عادت.
اما یک راه دیگه که ممکنه بتدریج شوهرت این عادت بد رو کمتر انجام بده اینه که هر موقع ناراحت شد و بقول خودت «ناراحتیشو ابراز کرد» و گفت من از دست تو فلان جا ناراحت شدم، اونو تشویق کنی، و بخاطر اینکه ناراحتیش رو بیان کرده و قهر نکرده تشکر کنی، تا کم کم این تشویق تو باعث بشه بیشتر حرف بزنه و کمتر قهر بکنه، قبلا هم گفتم حتی اگه حرف زدن منجز به تنش و اختلاف هم بشه بهتر از اینه که زن و شوهر قهر کنن و هیچ حرفی بهم نزنن. نکته بعد راجع به اینکه گفتی «وقتی قولی میده میگم بازم زبرش میزنه»، اولا که نباید از ابتدا تلقین منفی به خودت یا شوهرت بکنی و بگی بازم زیرش میزنه، از کجا معلومه که زیرش میزنه یا نه؟؛ ثانیا وقتی بین زن وشوهر عشق و صمیمیت کم میشه و به حرفهای هم گاهی بی اعتماد میشن، پای نظم و قانون وسط میاد، یعنی برای اینکه مشکلی پیش نیاد بجای اینکه بر پایه عشق و گذشت مسائل حل بشه مسائل قانونمند میشه، یعنی مثلا وقتی یکی قول میده و طرف دیگه احتمال میده که همسرش به قولی که میده عمل نکنه، بهتره یه تضمینی برای اون قول در نظر گرفته بشه، مانند اینکه اون قول و شرایط انجام و عدم انجام اون، دقیقا نوشته بشه و هر دو طرف امضا کنن که اگر یکی به قولش عمل نکرد چه پیامدی براش خواهد داشت و طرف دیگه حق داره که چی کار کنه. یا مثلا اینکه میگی رو صداقت حساسی، همینو میتونین مکتوب کنید که راجب مسائل مهم بین شما اگه یکی دروغ گفت طرف دیگه حق چه کاری رو خواهد داشت، چون خود نوشتن و امضا کردن، مسئولیت افراد رو سنگین تر میکنه و تعهد بیشتری برای انجام اون خواهند داشت، البته شاید در ابتدا اینکه بخواین بنویسید و امضا کنید کار بیخود و الکی به نظر بیاد ولی گاهی یک نوشتن ساده، از خیلی مسائل و ناراحتیها پیشگیری میکنه.
خوشبخت و شاد و پیروز باشی.
 
بیشتر بخوانید:

ترک عادت؛ مقدمه موفقیت